حييم وايزمن
دکترا شيمي، نظريه پرداز صيهونيسم، سياستمدار و ديپلمات اسراييلي (اولين رئيس جمهوري اسراييل، و عموي عِزر وايزمن رئيس جمهوري فعلي اسرائيل) ؛ تولد 27 نوامبر 1874 در «موتول» (نزديک پينسک) در روسيه تزاري، تحصيلات دانشگاه برلين در آلمان.
عضويت خانواده وايزمن در گروه «هووي صهيون» (Hovevei zion) (به عنوان يک گروه شديداً طرفدار صهيونيسم و اسکان يهوديان در سرزمين مقدس، پايه گذاري؛ 1884) ، رئيس «اج. روشنفکران روسي-يهودي» در برلين (آلمان) و در زمان تحصيل و دانشجويي (بسياري از اعضاي اين اج. بعداً جزء رهبران اصلي جنبش صهيونيسم شدند) ، شرکت فعال در دومين کنگره جهاني صهيونيسم و کنگره هاي بعدي آن 1898-، همکاري در پايه گذاري «جناح دموکراتيک» به عنوان گروه مخالف برنامه هاي سياسي «تئودور هرتصل» (پايه گذار و رهبر جنبش صهيونيسم سياسي) (اين جناح خواستار انجام اقدامات عملي و تاکيد بر نياز شديد يهوديان بر اسکان در سرزمين فلسطين بود) ، مهاجرت از روسيه تزاري به انلگستان پس از مرگ تئودور هرتصل 1904، استاد داشنگاه منچستر انگلستان 1904-، انجام پژوهشهاي شيميايي درباره مواد رنگي و رنگرزي و کسب موفقيت هاي چشمگير در اين زمينه (و لذا شهرت وي در جامعه علمي و سياسي انگلستان) ، انجام يک سخنراني مهم در هشمتمين کنگره صيهونيسم و ارائه فکر ادامه اقدامات عملي در جهت اسکان يهوديان در فلسطين و انجام اقدامات عملي براي کسب حمايت بين المللي در جهت ايجاد «وطن يهود» 1907، رهبر عملي و با نفوذ جنبش صهيونيسم در انگلستان 1914-، ايجاد روابط نزديک و صميمانه با منابع سياسي و ديپلماتيک انگليس و نيز کسب حمايت صهيونيستهاي امريکا به رهبري «قاضي لويي براندي» و رئيس جمهوري آمريکا (وود رو ويلسون) و در نتيجه صدور «اعلاميه بالفور» خطاب به «لرد روتشيلد» و با امضاي «ارتور جيمز بالفور» (وزير امور خارجه انگلستان) راجع به ابراز تمايل دولت انگلستان براي ايجاد «وطن ملي براي مردم يهود» (به عنوان بزرگترين موفقيت ديپلماتيک وايزمن در طول زندگي سياسي وي) 2نوامبر 1917، رهبري هيات اعزامي صهيونيسم به فلسطين براي بررسي وضعيت اسکان يهوديان در آنجا و تدارک برنامه هاي آتي صهيونيسم پس از پايان ج.ج. ا. (1918) ، ادامه فعاليت هاي پژوهشي شيميايي و نيز رهبر رسمي و عملي «سازمان صهيونيسم جهاني» در دهه 20 به بعد، تدارک مقدمات تاسيس «دا. عبري بيت المقدس» 1918، پايه گذاري «موسسه علمي سيف» (sieef) (بعداً به عنوان بخشي از «موسسه وايزمن» در «ريهووت» به شمار آمد) ، انجام فعاليت هاي گسترده جهاني در جهت تامين مالي صهيونيسم (معروف به «گداي بزرگ يهوديان) ، تاسيس «آژانس يهود» براي ايجاد ارتباط بين «سازمان جهاني صهيونيسم» و صهيونيستهاي مذهبي (مخالف خط مشي هاي صهيونيست هاي سياسي) و اولين رئيس آن 1929، مسافرت به بندر عقبه و ملاقات با ملک فيصل اول رهبر ناسيوناليسم عرب 1918،رئيس هيات نماينده صهيونيستها در کنفرانس صلح پاريس 1919، بروز مخالفتهايي در برابر خط مشي هاي سياسي معتدل و گام به گام وي از سوي «ولاديمير جابوتينسکي» (رهبر صهيونيست هاي تجديدنظر طلب) و «ديويد بن گوريون» (رهبر گروه افراطي و شبه نظامي صهيونيستها) از دهه 30 به بعد، تقاضا از دولت انگلستان براي سازماندهي يک واحد نظامي ويژه يهودي در ارتش انگلستان در خلال ج.ج.2، مرگ پسرش در جريان عمليات نظامي ج.ج.2، انجام مهمترين سخنراني اش در طول زندگي سياسي خود در جريان کنگره صهيونيسم و پس از ج.ج.2 در شهربال سوييس و دفاع از مواضع خود در جهت عدم مقابله آشکار و سخت با دولت انگلستان و اخطار به صهيونيستهاي افراطي و نيز تذکر ضعف صهيونيست ها در جنگ با کشورهاي عربي پيرامون فلسطين و ارتش انگلستان (به عنوان قيّم و حاکم فلسطين) 46، سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل در تاکيد بر لزوم تقسيم فلسطين و تاسيس يک دولت يهود پاييز 47، اولين رئيس جمهوري کشور جديدالتاسيس اسراييل (انتخابي توسط کنست با پارلمان کشور) فوريه 49-نوامبر 52، فوت بر اثر بيماري 9 نوامبر 52.
آثار:
نامه ها و گزارشهاي حييم وايزمن، سري الف: نامه ها در 23 جف سري ب: گزارشها در 2ج طي سالهاي 68-84، محاکمه و خطا 49.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}